خلاصه داستان :
به علت وبای اسبی که در جزیره شیوع پیدا میکنه، یک شبه تمام اسب ها تلف میشن. همون شب رئیس و سلطانِ درشکهچی ها توسط برادرش پنهونی کشته میشه. هدفش تصاحب میراثِ صنف درشکه سواری بود که در حال فروپاشی بود. ولی برادرزاده اش هازار مصمّم بود که انتقام پدرشو بگیره.