خلاصه داستان :
دو دوست و برادر خونی به نام های نیازی و هارون هر دو عاشق یک دختر به اسم بوکه میشوند که به همراه پدرش برای کار فصلی به کارادنیز (دریای سیاه) آمده است. بوکه و نیازی هر دو عشق متقابل به همدیگه دارند ولی هارون بی خبر از این عشق ،خود یک دل نه صد دل عاشق بوکه شده و…
برای من ناراحت نباش – برایم ناراحت نباش