خلاصه داستان :
زافر، ملوانی که با مادرش دوندو در دهکده ای ساحلی در ازمیر زندگی می کند، به تازگی از دوست دخترش مهتاپ که پدرش نیز ملوان است، جدا شده است. در حالی که دوندو و دوستش، فاهریه سعی می کنند به ظفر کمک کنند تا با کسی ازدواج کند و...
شدنی ها شد