خلاصه داستان :
اویکو دختر هشت ساله هست که بعد از تولدش پیش خاله اش زندگی میکنه تا که یه روز خاله اش اویکو رو ول میکنه و میره و اویکو نیز پدرش دمیر رو پیدا میکنه ،دمیر یه فردی هست که مسئولیت پذیر نیست و تو یتیم خونه بزرگ شده و یک کلاه برداره یه روزی دمیر به جرم کلاهبرداری دستگیر میشه ولی قاضی به شرط سرپرستی از دخترش اونو آزاد میکنه حالا دمیر و شریکش اغور از یه طرف سعی دارن از شر اویکو خلاص بشن و از طرفی هم میخوان که یه سرقت بزرگ رو انجام بده و طرف بد قضیه اینه که دمیر به جاندان که میخواست ازش دزدی کنه عاشق میشه ،جاندان که به نظر زندگی آرومی داره ولی یه راز هایی در گذشته اش نهفته …..