خلاصه داستان :
پسر کوچک با مادر و پدر بزرگ اش در یک شهر کوچک زندگی میکند او که پدرش را قبلا از دست داده پدر بزرگ اش را خیلی دوست دارد وقتی پدر بزرگ اش میمیرد مادر به او میگوید پدر بزرگ اش به ماه رفته و بابا بزرگ ماه شده بکیر از اون روز به بعد مانند یکی از شخصیت های فیلم های ترکی میخواهد سوار دوچرخه شود به ماه پروانه کند و تمام مدت با این خیال زندگی میکند .رابیا مادرش مشکلات متفاوتی از او دارد رابیا که بعد از مرگ پدرش با خواهرش و شهور خواهرش که که چشم به میراث پدری او دارد وارد درگیری میشود و خانه و مغازه اش را خواهرش از او میگیرد و فقط یک زمین در دست دارد این زن در کنار مجادله برای میراث پدری اش سعی مجبور است یک عشقی که از دور دارد تجربه میکند را از همه مخفی کند.