خلاصه داستان :
ماشین گوکهان اوزوغوز در حومه آدانا خراب می شود. در تعمیرگاهی که به آنجا رفت، با عمر علی، شاگرد مکانیک، صحبت میکند که با پدرش کار میکند و در واقع میخواهد نوازنده شود، اما به دلیل فشار خانواده و شرایط سخت زندگی نتوانست به آرزویش جامه عمل بپوشاند و سپس به خواب میرود. . ماجراجویی اکنون برای گوکهان آغاز شده است که خود را به عنوان شاگرد مکانیک، عمر علی در خواب می بیند.