خلاصه داستان :
در حالی که اونور برای حل شغلش راهی آنکارا است ، دوستش حجمت هوسو یک جعبه آب نبات به اون تحویل میده تا به یکی از آشنایانش تو انکارا تحویل بده. لیلا ، عشق همیشگی اونور ، معتقده که بهش خیانت شده و در نتیجه بحث ، تمام وسایل اونور از جمله جعبه آب نبات را می سوزونه . اونور ، در خیابان بدون هیچ پولی میمونه به خونه دوستان بچگیش چتو و سلیمان میره . با این حال ، دو روز بعد ، ادمای حجمت هوسو هر سه آنها را از خانه به یک انبار برده و آنها را مورد ضرب و شتم قرار میدهند. زیرا آنها دردسرهای بزرگی سرشون اومده . جعبه نبات که هوسو به او امانت داده و توسط لیلا سوزانده شده است ، آب نبات نیست ، بلکه ۵۰ هزار یورو پول میباشد
از من سرقت کنید – برای من دزدی بنویس – Let’s Plan a Robbery