خلاصه داستان :
با پسری شروع می شود که در سال 1888 در مزرعه ذرت می دود و بعدها معلوم شد مصطفی کمال است، هنگام برداشتن بلبل در قفس از درختی بالا رفت و روی سرش افتاد. سپس با تاریک شدن فیلم به سال 2008 می رسد. در این تاریخ جنگ استقلال صورت نگرفت و جمهوری ترکیه تأسیس نشد. با این حال، رهبری به نام مصطفی کمال آتاتورک نتوانست ظهور کند و آنکارا نتوانست پایتخت شود. امپراتوری عثمانی در نتیجه تلفات سنگین زمینی که متحمل شد، به سمت غرب آناتولی پسرفت کرد و در نتیجه تحت فرمان آمریکا قرار گرفت.